بسم الله الرحمن الرحیم

آسایش و آرامش انسان

بر این باوریم که انسان دو بعد جسمانی و دارد و هرکدام برای ما منفعتی در بر دارد و نیازهایی نیز دارند که باید برطرف شوند.

بعد جسمانی ما در ظاهر و باطن قابل مشاهده ما خلاصه میشود که همه انسان ها و حیوانات از آن برخوردارند و نیاز آن تنفس ، غذا ، پوشاک ، مسکن و امنیت است. و این هرچند اصل نیست و پیش نیاز روح است ولی تا این نیازها بر طرف نشوند هرکسی نمیتواند به نیازهای بعد بپردازد.

بعد ما آن جنبه وجودی ماست که جسم برای آرام گرفتن آن به وجود آمده و تفکر و احساسات روحی ما از او سرچشمه میگیرد و هدف از زندگی این است که اول به جسم خود پرداخته و به آسایش برسیم اما در خوشی های جسمانی غلو نکنیم زیرا آسایش و رفع نیازهای جسمانی صرفا پیش نیاز است اما هدف نیست و هدف رفعنیاز بعد ماست . بعد از پرداختن به نیازهای جسم آنگاه فرصت برای شکوفایی روحی مهیا میشود و مقصد این است که بعد فراغت از پرداختن به آسایش جسم در رسیدن به ارامش روح بکوشیم و اگر کسی بتواند خود را از فکر به آسایش به تفکر به آرامش برساند و میانشان تعادل ایجاد کند آن شخص مراحل زندگی انسانی را به خوبی طی می کند .

خروج  موفقیت آمیز از مرحله نیاز جسمانی  به دلیل اینکه انسانها اجتماعی زندگی میکنند و نابرابری هایی همیشه وجود داشته و دارد بسیار سخت است و برای هر کسی این امکان وجود ندارد . اما آیا این به این معناست که چون رسیدن به آسایش کار سختیست پس ورود به مرحله آرامش غیر ممکن است؟ یا اینکه اگر کسی تا اخر عمر برای آسایش جنگید و نتوانست از ان خلاص شود تا به آرامش برسد وارد دایره انسانیت نشده است؟

هرچند رسیدن به آسایش ابتداست اما کسانی این توانایی را دارند که بتوانند با کمترین آسایش و سطح رفاه خود را وارد دایره معنویات کنند و از آن لذت ببرند . همچون کسانی که نان در آب دریا میزنند و به استغنای خویش می نازند. هرچند این راه وجود دارد و گروهی آن را پسندیده و به آن عمل کرده اند ولیکن حکومت نباید این نوع تفکر را برای برنامه ریزی زندگی مردم اتخاذ کند زیرا این نوع با روحیات عموم انسان ها مغایرت دارد. و دولت ها باید مراحل معمول را برای مردمانشان اتخاذ نمایند یعنی برای مردم آسایش و رفاه و امنیت را برقرار سازند تا مردم توانایی ورود به دایره معنویات را پیدا کنند.

اگر انسانی به دلایلی نتوانست این راه سخت را برای رسیدن آرامش طی کند و موقعیت وی نیز امکان ی نیاز جسمانی وی را در اختیارش قرارنمیداد  و او تا پایان عمر خویش مجبور به  تلاش برای بقای خود بود این مسئله  تا حدی به تلاش  وی و قسمتی نیز به جامعه و ساختاری و اقتصادی حاکم بر آنجا بر میگردد هرچند او وارد لذت های معنوی نشده اما این بدین معنا نیست که تنها او مقصر است بلکه تقصیر بیشتر متوجه جامعه است.

اگر انسانی توانست به آسایش برسد اما در آن غوطه ور شد و معنویات را به فراموشی سپرد و طریق آرامش را طی نکرد آن شخص خود مقصر است مادامی که معنویات در جامعه وی موجود باشند . زیرا که  در رفع نیاز مادی و جسمانی جامعه و افراد دیگر دخیل هستند  اما بعد از رسیدن به آسایش ، راه معنویات هموار تر است و دخالت های جامعه کمتر است.

ما باید نیازهای جسمانی خویش را بشناسیم و به راهکارهای رسیدن به آن بیندیشیم و سپس علل نا آرامی روحی خویش را شناخته و در رفع آن بکوشیم هرگاه این دو در حالت تعادل قرار گرفتند ما زندگی معمولی خواهیم داشت و هرگاه یکی بر دیگری پیشی بگیرد زندگی ما دچار اضطراب میشود .

به قلم : فرید کوشکی زاده

برای دانلود pdf متن بالا اینجا کلیک کنید.

 

 


فرید کوشکی زاده آسایش ,جسمانی ,آرامش ,زندگی ,معنویات ,جامعه ,فرید کوشکی ,کوشکی زاده ,دایره معنویات ,وارد دایره ,نیازهای جسمانی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

همه چیز برای تو خرید اینترنتی تخفیفان علی اصغر قاسمی سلطان میانه 01blog01 وب سرگرمی تفریحی رزفا | Rozfa ویلم - سرویس تماشای آنلاین فیلم 6mu5ic